آنهماری شیمل
عکسی بر روی شیشه از آنهماری شیمل. این عکس در خیابانی در بن نصب شده است.
مختصر بیوگرافی
آنهماری شیمل (به آلمانی: Annemarie Schimmel) (۷ آوریل ۱۹۲۲ - ۲۶ ژانویه ۲۰۰۳) اسلامپژوه، خاورشناس و مولویشناس سرشناس آلمانی است. او بهعنوان تنها فرزند خانوادهای متوسّط و فرهنگمند، در ماه آوریل سال ۱۹۲۲ میلادی در شهر ارفورت آلمان بهدنیا آمد و در محیطی مملوّ از ادبیّات و شعر پرورش یافت.
در پاییز ۱۹۳۹، یعنی زمانی که هفده سال داشت، تحصیلات خود را در رشتههای زبان و ادبیات عرب و علوم اسلامی دانشگاه برلین آغاز نمود. تحت تأثیر بهترین معلم خود، هانس هاینرش شِدِر و بنا به توصیهٔ او به مطالعه و تحقیق در دیوان مولانا جلال الدین بلخی روی آورد.
در اکتبر سال ۱۹۴۱، کار نوشتن رسالهٔ دکترای خود را بر روی موضوع «مصر در اواخر دوران قرون وسطی» را به انتها رسانید. او با اینکه ۱۹ سال بیشتر نداشت، موفق به اخذ درجه دکترا از دانشگاه برلین شد.
آنهماری شیمل دکترای دوم خود را در سال ۱۹۵۱ در حوزهٔ تاریخ ادیان و با رسالهای پیرامون « عشق عرفانی در اسلام» دریافت نمود.
او جزء نویسندگان تاریخ ایران کمبریج بوده است[۱]
در اوائل دهه ۱۹۵۰ شیمل سفرهایی به کشور ترکیه انجام داد. او نخستین سخنرانی عمومی خود به زبان ترکی را در سال ۱۹۵۳ در شهر آنکارا انجام داد. اندکی پس از آن، از سوی دانشکده الهیات دانشگاه آنکارا، تصدی ریاست بخش تاریخ ادیان به وی پیشنهاد گردید.
در بهار سال ۱۹۶۷ میلادی، شیمل کار تدریس در دانشگاه هاروارد در حوزهٔ فرهنگ هندی - اسلامی را آغاز نمود و در سال ۱۹۷۰ به درجهٔ استادی رسید. تنها در ترم بهار دو برابر مقدار معمول درس میداد. او تقریبا همه ساله پاییز را در پاکستان بهسر میبرد.
آنهماری شیمل در ۲۶ ژانویه سال ۲۰۰۳ درگذشت[۲]
كدام حديث از اميرالمؤمنين(ع) بر سنگ قبر مستشرق آلماني نقش بسته است؟
خانم آنه ماري شيمل يكي از معدود مستشرقاني بود كه بسياري از وجوه تاريخ اسلام را با انصاف نگريسته است ؛ به گونهاي كه برخي او را عاشق جهان تلقي ميكنند. عاشقي كه هزينه عشق خود به جهان اسلام را نيز پرداخته است.
خواندن يك داستان عربي در كودكي جرقهاي شد كه زندگي آينده او را رقم زد. در سن پانزده سالگي عاشقانه زبان عربي را آموخت در سال ۱۹۴۶ در دانشگاه ماربورگ به درجه استادي رسيد، اما به خاطر اينكه دختري جوان بود نه در ماربورگ بلكه در دانشگاه آنكارا و به زبان تركي مشغول تدريس شد.
او علاوه بر تركي، زبان های عربي، فارسي، اردو و بيشتر زبانهاي هند و اروپايي را آموخت. در سال ۱۹۵۱ بار ديگر در تاريخ اديان دكتري گرفت و در سال ۱۹۶۱ به عنوان استاد دانشگاه بن منصوب شد. وي در هاروارد، كمبريج و دانشگاههاي تركيه، ايران، پاكستان و افغانستان نيز تدريس داشته است. بي نظير بوتو نخست وزير مقتول پاكستان يكي از شاگردان وي به شمار ميرود.
شیمل و سلمان رشدي
شيمل جايزههاي متعددي را در طول حيات علمي خود دريافت كرد. جايزه ساليانه صلح كه هر ساله پيش از نمايشگاه بين المللي كتاب فرانكفورت به انديشمندان و متفكران آلماني اهدا ميشود در سال ۱۹۹۵ به شيمل اختصاص يافت.
مصاحبهگر تلويزيون پس از دريافت اين جايزه به سراغ شيمل آمد و از او پيرامون سلمان رشدي سؤال كرد. شيمل در پاسخ به اين پرسش ، بر خلاف جهت آب شنا كرد و شجاعانه طرف جهان اسلام ايستاد؛ با آنكه فضاي اروپا به گونهاي ديگر با اين مسئله برخورد ميكرد.
وي كارهاي سلمان رشدي را نوشتههايي سطحي كه براي خوش آمد غرب نوشته شدهاند تلقي كرد. شيمل اظهار داشت كه سلمان رشدي با كتاب زشتش احساس مسلمانان و حتي خود او را آزده است.
پس از اين مصاحبه تلويزيوني بود كه مدافعان سلمان رشدي يورش خود عليه اين بانوي منصف را آغاز كردند. لودگر لوتكهاوس در تاريخ ۱۱ مي۱۹۹۵ طي مقالهاي در روزنامه SUED – DEUTSCHE ZEITUNG بانوي شرق شناس را به شدت مورد هجمه قرار داد. پس از او گيرنوت روته استاد دانشگاه هامبورگ طي مقالهاي در روزنامه DIE ZEIT به تاريخ دوازه مي۱۹۹۵ خواستار پس گرفتن جايزه صلح از شيمل شد. شيمل طي مصاحبهاي با مجله اشپيگل كه در ۲۲ مي۱۹۹۵ منتشر شد اظهار داشت: من با نگارش ۸۰ كتاب تلاش كردم تا تصويري صحيح از اسلام را به خواننده اروپايي منتقل سازم، من اين را يك فعاليت سياسي قلمداد ميكردم، من زندگيم را مصروف ايجاد تفاهم ميان غرب و شرق كردم.
در اين بين البته كساني همچون پروفسور اشتفان فيلد رئيس دانشكده ادبيات دانشگاه بن از شيمل دفاع كرد. رئيس جمهوري سابق آلمان رومان هرتزوك نيز در مراسم گراميداشت شيمل گفت: اگر شيمل نبود آلمانيها نميفهميدند تصويري كه از اسلام به آنها ارائه ميشود صحيح نميباشد.
وي آثار بسياري پيرامون اسلام به نگارش درآورد كه يكي از آخرين نوشتههايش در سال ۲۰۰۲ به پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم اختصاص يافت. وي اين كتاب را با اقتباس از لفظ شهادت دوم شهادتين.. وان محمدا رسول الله نام نهاد و در صدر كتاب رباعي اي به زبان اردو از يك شاعر هندو ميآورد با اين مضمون:
شايد كافر باشم شايد هم مومن كه علم اين امر تنها نزد خداوند است، اما ميخواهم خود را چونان بندهاي پاكباز نذر كنم، نذر آقاي بزرگ شهر، محمد رسولالله...
شيمل به جهت اين انديشهها، بسيار مورد هجوم قرار ميگرفت اما در پاسخ ميگفت كه من وي (محمد ص ) را دوست ميدارم.
سرانجام آنه ماري شيمل در سال ۲۰۰۳ در سن بيشتر از هشتاد سال وفات يافت.
يك استاد ميهمان عرب زبان در دانشگاه بن به نام محمد ابوالفضل بدران مينويسد كه وقتي خبر وفات شيمل را دريافت كردم به ياد روزي افتادم كه وي مرا به خانه خود دعوت كرد، خانهاي كه پر بود از نشانههاي شرقي و اسلامي. وقتي شيمل چاي و خرما براي من آورده بود از وي پرسيدم چگونه تمام اين حملههاي رسانهاي را تحمل ميكني؟ وي لبخندي زد و گفت من به اين هجمههاي رسانهاي اهميت نميدهم چرا كه اينها از روي كينه مينويسند، و فرد كينه توز زيبايي را نميبيند، اما من درباره دوستي و حق مينويسم، من دوستدار جهان اسلام هستم و تا لحظه مرگ دوستدار آن خواهم ماند.
شيمل و صحيفه سجاديه
شميل در جايي پيرامون ادعيه اسلامي به ويژه صحيفه سجاديه ميگويد: من خود همواره دعاها، احاديث و اخبار اسلامي را از اصل عربي آن ميخوانم و به ترجمه اي مراجعه نميكنم. من خودم بخشي كوچك از كتاب صحيفه سجاديه را به آلماني ترجمه و منتشر كرده ام.
قريب هفت سال پيش وقتي مشغول ترجمه دعاي رؤيت هلال ماه رمضان و دعاي وداع با آن ماه بودم، مادرم در بيمارستان بستري بود و من كه به او سر ميزدم پس از آنكه او به خواب ميرفت در گوشهاي از آن اتاق به كار پاك نويس كردن ترجمه ها مشغول ميشدم. اتاق مادرم دو تختي بود. در تخت ديگر خانمي بسيار فاضله بستري بود كه كاتوليكي مؤمن و راسخ العقيده و حتي متعصب بود. وقتي فهميد كه من دعاهاي اسلامي را ترجمه ميكنم، دلگير شد كه مگر در مسيحيت و در كتب مقدسه خودمان كمبودي داريم كه تو به ادعيه اسلامي روي آوردي!؟ وقتي كتابم چاپ شد يك نسخه براي او فرستادم. يك ماه بعد او به من تلفن زد و گفت: صميمانه از هديه اين كتاب متشكرم؛ زيرا هر روز به جاي دعا، آن را ميخوانم. وي ميافزايد: [امام] زينالعابدين[ع] براي بسياري از مردم جهان غرب كارساز است.
سنگ قبر شيمل

جالب است؛ بر روي سنگ قبرماري شيمل با خط زيباي نستعليق اين كلمه نوراني از امير المؤمنين علیه السلام نقش بسته است كه:
النّاسُ نِيامٌ فَإذا ماتُوا إنتَبهُوا
(مردم خوابند و وقتي ميميرند بيدار خواهند شد)
منابع:
- Schimmel, Annemarie
- «زندگی ماری شیمل» (فارسی). وبگاه تبیان. بازبینیشده در دی ۱۳۸۶
- الناس نیام ... ، دکتر حسن محبتی(خمینی) ، وبگاه شخصی
نظرات شما عزیزان:
عبدلله 
ساعت18:52---6 ارديبهشت 1393
سلام
مطلب جالبی بود
سوالی برای من پیش اومده که آیا همچین افرادی که اسلام را شناخته بودند اما شهادتین نگفته بودند، چه وضعیتی در سرای آخرت خواهند داشت؟
پاسخ:
وعلیکم السلام
سپاسگزارم
یقینا فقط خداوند متعال از سرنوشت اخروی بندگان آگاهی داره و تصمیم گیرنده اوست
اما این مطلب که ایشان اسلام را شناخته بودند، اثباتش ساده نیست. شاید بهتر باشه بگوییم این خانم بزرگوار، تنها نمی از اقیانوس بیکران اسلام و تشیع رو چشیده بودند و واله این فرهنگ غننی شده بودند
والله العالم